#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 477)
ما ز بالاييم و بالا مي رويم ...
من « رود روان » را ديدم كه « خرامان و بی امان » « مي گذشت»
و « كوه فرازمند » و این « بشکوه سربلند » را تنها « مي گذاشت ».
« كوه نستوه » با « دنیایی از اندوه »: گفت:
اي « رود روان » و ای « خشم آلود خروشان »!
« به کجا چنین شتابان » و « چرا خزان و خیزان »؟
كجا از من « چکادی سربلندتر » و « بنیادی فرازمندتر » مي يابي؟
رود پاسخ داد:
ما ز بالاييم و بالا مي رويم
ما ز درياييم و دريا مي رويم
(مولانا،غزلیات دیوان شمس)
#شفیعی_مطهر
------------------------------
بِشکوه : باشکوه،دارای شکوه،باشوکت و هیبت
خزان : خزنده،درحال خزیدن(در اینجا صفت فاعلی)
شما را چشم در راهم در
گاه گویه های مطهر telegram.me/amotahar
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.